همه چیز اولش که تازه س عزیزه.
مثلا همه وقتی ماشین نو میخرن حواسشون هست که یه وقت تصادف نکنن تازه همهی چاله چوله هارو هم آروم و با دقت رد میکنن که یه وقت ماشینشون به سر و صدا نیوفته. هر روز چک میکنن که جاییش خط نیوفتاده باشه. براش روکش و چادر و دزدگیر و کلی وسایل جانبی میخرن. مهم تر از همه اینه که با علاقه و اشتیاق ازش استفاده میکنن.
همهی اینا تا روزی ادامه داره که ماشین اول تصادفش رو تجربه کنه.
بعد از تصادف اول ماشین از چشم صاحبش میوفته. شاید تا یه مدت طولانی حتی چراغِ شکسته یا گلگیرِ لِه شدهی ماشین رو هم درست نکنه. بعد از این تصادف زندگی ماشین و صاحبش عوض میشه. سرعتگیرا و چاله چوله ها محکمتر و بی ملاحضه تر رد میشن. سالی یه بار هم یه دستمال به بندهی ماشین نمیخوره. درشو با لگد میبندن دیگه خراب شده و خراب تر شدنش برای صاحبش مهم نیست و بدتر از همه اینکه دیگه از سواری باهاش لذت نمیبرن و ازش خسته میشن تا اینکه یه روز کلا کنار گذاشته میشه و آخرشم کارش میکشه به گورستون ماشینا.
و اما آدما...
آدما یه "خـــود" دارن مثل همون ماشین. خودشونو دوست دارن حواسشون هست کسی اذیتشون نکنه. تو روابطشون با آدمای دیگه خیلی مراقبن که آسیب نبینن. هر روز به خودشون میرسن و یه لیست از کارای روزانه دارن که براشون لذت بخشه و باید انجامش بدن.
با ذوق و اشتیاق از خواب پا میشن و با امید و دلگرمی میخوابن.
تا اینکه یه روز تصادف میکنن...
داغون میشن! با خودشون لج میکنن. انقدر تلاش برای بهتر شدن کردن و به در بسته خوردن که دیگه تلاش هم نمیکنن. تازه وقتی میبنن اوضاع درست نمیشه میرن سراغ کارایی که حالشونو بدتر هم میکنه. خودشونو از لذتهای کوچیکی که داشتن هم محروم میکنن.
دیگه اون "خـــود"ی که دوسش داشتن وجود نداره. انقد تو پارکینگ میمونن که زنگ میزنن و آخرشم کارشون میکشه به گورستون... بین آدمای زنده دفن میشن.
حسرت اوراق شدن رو تحمل کردن بزرگترین عذابیه که به خودشون تحمیل میکنن ، عالی مرد ، مث همیشه
مخلصم پسرم :*
زاویه نگاهتو و تحلیل ها و مثال هاتو واقعا دوست دارم .
واقعا همین طوره ...
ممنون با تشکر از بلاگ خوبتون همه رو می دزدم می زارم تو بلاگ خودم خیلی معروف شدم...بیشتر مطلب بزارید ...خاننده های بلاگ من منتظر هستن
تقاضا می کنم عصبانی نشید چون هیچ کاری از دست شما بر نمیاد ...پس مطلب بزارید












عالی بود ! بوس بهت
kheili toooooooooop bod pesar