خیلی چیزا هستن که ماهیتشون هیچ تناسبی با اسمشون نداره
مرغابی! نه میشه به چشم مرغ بهش نیگا کرد نه به چشم یه حیوونِ آبزی. بال و پرِ مرغ داره ولی قابلیت پرواز نداره , تو آب زندگی میکنه ولی با آب زندگی نمیکنه و بدون آب هم زنده س.
خربزه! نه خره نه بزه. در واقع اصلا حیوون نیست بلکه یه نوع میوه س که هیچ شباهتی از لحاظ ظاهری و باطنی به خر و بز نداره.
حالا شما تخت خواب رو در نظر بگیر! دو قسمت داره , تخت و خواب
اول اینکه تخت نباید حتما تخت باشه که بشه روش خوابید. مثلا صندلی کتابخونه , سرپا و آوریزون از میله های وسطِ اتوبوس , سرِ کلاس ریاضی و حتی پشت فرمون هم میشه خوابید در صورتی که آدم خیالش تخت باشه نه اینکه خودش روی تخت باشه.
دوم اینکه آدم فقط واسه خواب نمیره تو تخت. تخت خواب یه دنیای دیگه جدا از دنیای ماست , آدما شبا که سر رو بالشت میذارن میرن تو دنیای خودشون. چشا بسته س ولی خیلی چیزارو میبینن , یهویی تو خواب با چشمِ بسته میخندن با چشمِ بسته بغض میکنن با چشمِ بسته دروغ میگن.
تمامی وقایع و اتفاقاتی که یادشون مونده رو مرور میکنن و بعضیاشونو اونجوری که دوست دارن تموم میکنن , خودشونو گول میزنن , تو "کــاش" زندگی میکنن , توهمُ واقعیت میبخشن و هزارتا چرخ میخورن تا صبح بیدار شن و برن بیرون و هزارتا چرخ بخورن تا دوباره شب شه و برگردن تو دنیای خودشون!
اصلا نباید واسه تخت خواب اسم میذاشتن.
تا حالا ازین زاویه ندیده بودم به قضایا
خدایا این کسخل برداشته از رو یه نته ظنزه خوبه عاغا جواد یه نت چوسناله در عاورده این انصافه؟ عادم انقدر منفی؟؟؟؟؟؟


