واسه هممون پیش اومده که سفره ی دلمونُ پیش کسی باز کنیم و هرچی هست و نیست بریزیم بیرون
آدما خعلی وختا (چه مرد چه زن چه 30 ساله چه 3 ساله) نیاز دارن به همدردی و صحبت کردن
وختی یکی میاد پیشتون و شروع میکنه به صحبت کردن درباره ی بدبختیاش فقط گوش کنید! بذارید هرچی میخواد بگه تا کامل خالی شه آدما وختی دلشون میگیره و یه سری حرف مسموم تو دلشون مونده که باید بالا بیارن وگرنه بهتر نمیشن
بعد از تموم شدن حرفاشون یه "مــیفهممت رفیق" یا مثلا یدونه "مــیدونم خعلی سخته" کافیه واسه آروم شدنش
لازم نیس شروع کنید به قیاس مشکلات خودتون با اون و گفتن "اینکه چیزی نیس من بدترشو داشتم" اینجور جمله ها خعلی آزاردهنده س
تا تو شرایط اون شخص نباشی نمیتونی درباره ش نظر بدی ولی حتی اگه فک میکنی مشکل اون از خودت کوچیکتره یا مشکل بزرگی نیس بازم جلوی اون سعی کن جوری نشون بدی که مشکل سختیه که اونو از پا درآورده ولی بعدش یادآوری کن که "سخته ولی میشه درستش کرد"
همدلی از همزبونی بهتره آغا خعلی بهتره
خواست گریه کنه سرشو بذار رو شونت و بذار گریشو بکنه ...
بعدشم یه دستمال بده دستش و هیچی نگو ..
هیچــــــــــــــــــــــی ...
فهــــــــــم
یس و البته می فهممت رفیق.............
موافق
باس با کسی دردو دل کنی که شعورشو داشه باشه
معمولا فقط 1 نفر هس که مطمعنی میتونه آرومت کونه
همونم که باید باشه نیست