تا کی پرستوها را میتوان به اجبارِ اسارت از کوچ منصرف کرد؟ قفس هم میدانست به رسمیت نشناختن پرواز پرستوها تغییری در ماهیت کوچ بوجود نخواهد آورد.
انسان محکوم به کوچ کردن و تماشای کوچ اطرافیان است. مثل تخم مرغی که قبل از خارج شدن از بدنِ مرغ محکوم است به ماهیتابه و روغن و شعلهی گاز و نهایتا اُملت شدن.
کوچ کردن و موردِ کوچ واقع شدن, ماهیتشان درد است.
کوچ, این بیرحم ترین جوخهی اعدام, آدمها را به پازل هایی تبدیل کرد که تکه تکه گم شدند. بعد از هربار ترک شدن و یا ترک کردن, هر آدمی تکه ای از خودش را پیش کسی جا گذاشت و رفته رفته فرسایش یافت. کوچک شد, شکننده شد, ناقص شد.
شاید این رفت و آمد ها عادی شوند ولی فراموش نخواهند شد. هیچوقت!
کوچ, این بیرحم ترین جوخهی اعدام, آدمها را به پازل هایی تبدیل کرد که تکه تکه گم شدند. بعد از هربار ترک شدن و یا ترک کردن, هر آدمی تکه ای از خودش را پیش کسی جا گذاشت و رفته رفته فرسایش یافت. کوچک شد, شکننده شد, ناقص شد.
اصلا اینجا کامنت گذاشتن سخته .چون همیشه قشنگ ترین تعبیرها و کلمه ها رو خودت گفتی...