هشدار


خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت ببندد در دیگری و بازهم ز شوخی ببندد در دیگری 
و همچنان بستن در ها ادامه دارد
مواظب باشید لای در نمونید

تاکسی درایور های عزیز


با عرض سلام و خسته نباشید
راننده ی عزیز هدف از نصب سرعتگیر در معابر سطح شهری کاهش سرعت شما و کاهش تصادفات است نــه شکستن لگن مسافران و وارد کردن آسیب های جدی و جبران ناپذیر به ستون فقرات آنها.
با تشچر و به امید فرداهای بهتر


وختی یکی داره میره حتی اگه بود و نبودش واسه شما فرق چندانی نداره سعی کنید خودتونو بی تفاوت نشون ندین! بجای "به سلامت" یا "موفق باشی" بهتره از "نرو" یا "بمون" استفاده کنید! اصن اگه رفت اصرار کنید که برگرده
بعضی وختا آدما فقط و فقط واسه این میرن که ببینن کسی هست که بودنشون واسش مهمه یا نه! اگه اینجور مواقع آدما حس تنهایی بکنن داغون میشن! آدمارو داغون نکنید

بی معرفتا


آغا این آهنگا خعلی بی معرفتن
یه عمر باهاشون زندگی کردی تو شادی و غم هرچی گفتن گوش کردی ولی اصن انگار نه انگار! یه دفه وختی پلی میکنیشون هولت میدن وسط خاطراتی که یه عمر ازشون فراری بودی وختی هم دستشونو میگیری که نیوفتی یه لبخند مسخره بهت میزنن و دستتو ول مکنن

مجنون شیرین

لبخندِ شیرینت همه ی شهر را فرهاد میکند , مرا مجنون

شیر یا خط؟


وختی واسه تصمیم گرفتن بین دو تا چیز متفاوت از سکه واسه شیر یا خط استفاده میکنی مهم نیس شیر میاد یا خط! مهم اون لحظه ایه که سکه رو هوا در حال چرخیدنه و تو داری زیر لب میگی "خدا کنه شیر (یا خط) بیاد" اینجاس که از دودلی درمیای و میفهمی تو دل خودت چه خبره!
تصمیم خودتُ بگیر گور بابای شیر یا خط

آهنگ شناسی


آهنگای گوشی یا پلیر هر شخص از نظر من سه دسته س :
دسته ی اول آهنگای روز و آهنگایی که تازه دانلود شدن یا آهنگایی که تازه از کسی گرفتی
این دسته از آهنگها هر روز پلی میشن و توی مدت چند دقیقه ای که هدفون تو گوشته حداقل چن تایی از این آهنگارو پلی میکنی
دسته ی دوم آهنگایی که هر چن وخت یه بار سراغشون میریم و معمولن آهنگای خوب و با ارزشی بودن که بعد از یه مدت هنوز هم فراموش نشدن
گلچین آهنگای دسته ی اول بعد
 از یه مدت به دسته ی دوم انتقال پیدا میکنن و دوره ی پلی شدن این آهنگها از هفته ای یکبار تا ماهی یکبار متغیره!
اما دسته ی سوم! این آهنگ ها اکثرن ماهیت غمگینی دارن حتی اگه آهنگهای شادی باشن! آهنگای این دسته معمولن آدمو یاد روزایی میندازن که آدم ازشون فرار میکنه و دوره ی پلی شدن این آهنگها شاید سالی یکبار باشه و روزی که این آهنگا باز هم پلی بشن قطعن فرد دارای فازی بسیار داغون میباشد!

هیروشیما


خعلی هارو میشناسم که زندگیشون توی یه صحنه گیر کرده
مثلا فرض کنید کسی رو که تو غروب یه روز سرد زمستونی عزیزش ترکش کرده و یه موزیک بگراند و سیگار و یه بغض هم ضمیمه ش کنید!
خب معلومه که سرمای اونروز تا مغز استخون این آدم نفوذ میکنه
این آدم تا ابد زندگیش تو غروبی میمونه که قطعا دسترسی به طلوع دوباره واسش خعلی سخت میشه چون تا روزی که چشم داشته باشه و خیابون هارو ببینه یاد همون خیابون لعنتی میوفته یا با دیدن رهگذرهایی که کوچکترین شباهتی به اون شخص "خاص" داشته باشن خاطراتش شروع میکنه به چکه کردن!
تا روزی که گوش داشته باشه و همون آهنگ لعنتی رو بشنوه دیگه هیچ چیز نمیشنونه یا یه صدایی شبیه تون صدای همون شخص "خاص" کافیه تا کاری باهاش بکنه که آمریکا با هیروشیما نکرد
تا روزی که سیگار باشه تا روزی که بغض باشه تا روزی که غروب باشه تا روزی که این آدم باشه اون شخص "خاص" هم خواهد بود
این آدم تا ابد زندگیش تو غروب میمونه
هیروشیمای بعضی نگاها , حرف ها و اتفاق ها تا ابد آباد نخواهند شد

برای "من" دلتنگم

برای کتاب و دفتر های جلد شده با روزنامه
برای شیطنت ها و کسری های نمره انضباط
برای کتک های گل معلم
برای زنگ انشاء برای "علم بهتر است یا ثروت"
برای جنگ های لوله خودکاری و دونه شادونه ای
برای نیمکت های داغون چند نفره
برای قهر های تا قیامتی و آشتی هایش
برای استرس روز کارنامه
برای روزشماری سه ماه تعطیلی
برای ذوق اولین روز بعد از عید با لباس های نو
برای فرار از مدرسه و شیطنت های مسیر مدرسه تا خانه
و از همه مهم تر
برای آدمی که آن روزها بودم
برای خودم دلتنگم

دلم از میان ردیف های موسیقی فقط شور را خوب میزد


اولین بار که تجربه ش میکنی خعلی سخته
خیلیا سرفه میکنن و نفسشون بند میاد البته به بعضی ها هم از همون اولش میسازه
اولین بار یه تلخی عجیبی داره که با آدامس و آب و خعلی چیزای دیگه هم از ته گلوت نمیره
یه بوی بدی داره که شاید فقط خودت از درون حسش کنی!
بویی که با عطر و ادکلن هم از بین نمیره
خلاصه! اوایل زیاد سراغش نمیری
فقط موقعی که حس میکنی لازمه و کارت گیره میری سراغش
مواقعی که از همه جا بریدی و به نظرت تنها راهه
ولی رفته رفته مصرفت میره بالا دوزشُ زیاد میکنی حتی اگه مصرفش بهت نسازه
دیگه به جایی میرسی که برات عادت میشه و مجبوری همه جا ازش استفاده کنی
همه جا دستته و به موقعش آتیشش میکنی و خلاص
ولی یه روزی میرسه که خودتم احساس میکنی که از درون داره پوکت میکنه
اونجاس که به خودت میگی "بسه"
منظورم سیگار نیس رفیق منظورم "دروغ"ــه
دروغ مث خوره میوفته به جونت و زود از پا درمیای
البته اولش گفتم که به بعضیا میسازه لامصب

تفاوت "ط" با "ت"

دل آدمها بلافاصله بعد از طـرد شدن خعلی خعلی تـرد میشه

مجلس تاکسیرانی جمهوری اسلامی


قطعا تعداد لایحه هایی که تو یه روز ِ کاری توی تاکسی ها تصویب میشه از تعداد لایحه های تصویب شده تو یه دوره ی چار ساله ی مجلس بیشتره!
من اگه کاره ای بشم سازمان تاکسیرانی رو با مجلس ادغام میکنم!

ته دیگ

اینجا تنها چیزی که تهش خوشه , دیـــگ ِ

یه حس پیچیده! یه تعریف ساده!

نصفه از خواب بیدار میشی

چشاتو که باز میکنی پشیمون میشی که کاش بیدار نمیشدم

خونه تاریکه! هیشکی نیس! خلوت...

خودتی و خودت! با یه صدای کلافه ای صدا میزنی ولی جوابی نمیشنوی

گوشیتو برمیداری چک میکنی میبینی خبری نیس پرتش میکنی یه گوشه

دوباره چشاتو میبندی که بخوابی ولی نمیشه که نمیشه!

به زور خودتو میکشی بالا تکیه میدی به یه گوشه ای میری تو فکر

به همه چی و همه کس فک میکنی

اخمهات میره تو هم الکی الکی یه بغضی میکنی که هیچوخت نمیشه شکوندش

خودتم نمیدونی چه مرگته فقط دوس داری یا زار بزنی یا یکی باشه که فقط باشه!

یا اصلا هیشکی نباشه خودتم نباشی

بعد از یه ساعت خلسه از جات پا میشی و میری سراغ اتاق خودت

یه اتاق دور از همه! تو تابستون گرم تو زمستون سرد

ولی جَوش ثبات خاصی داره! همیشه یکم غمگینه

یه لپتاپ که شده دار و ندارت با یه دلخوشی که به قرمزی های تقویم وابسطه س "اینترنت"

یکی از شبکه های اجتماعی رو باز میکنی ولی نمیدونی چی میخوای بگی

حرف زیاد هست واسه گفتن هااا ولی کلمه و جمله حریفشون نمیشه

و باز هم کلافگی و بغض و خلسه....

کلی با خودت کلنجار میری آخرش میری سراغ یه آدم "خاص" که انتظار داری بتونه آرومت کنه

ولی تلخ میشی وختی میفهمی اون آدم خاص هم علاقه ای به فهمیدنت از خودش نشون نمیده

حرفات از دهن میوفته مث چایی که یخ کرده

خودتم از دهن میوفتی

به هر دری میزنی که از این حال و هوا دربیای اما آخرش تنها راهی که جلوت قرار میگیره "تنهایی" ِ

میگن از هرچی بدت بیاد سرت میاد

ما همیشه از تنهایی بدمون اومده و همیشه هم سرمون میاد

امثال این حس واسه خیلیامون شده تکرار مکررات

زندگی هامون غمگین شده

خودمون تلخ شدیم

خسته شدیم

خسته